سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دست از گناه برداشتن آسانتر تا روى به توبه داشتن . [نهج البلاغه]

حق کدام است

Do unto others as you would have them do unto you " هر چه بر خود نمی­پسندی بر دیگران مپسند" و یا " با دیگران چنان کن که خوش داری با تو همان کنند " این قاعده طلایی و اصل زرین اخلاق است که در تعالیم همه ادیان آسمانی و در کلام حکما و مصلحان بزرگ بشر آمده است و به عنوان یک قاعده بنیادین ، رفتار اخلاقی ما آدمیان را در تعامل با یکدیگر جهت می­دهد. امیرمومنان علی علیه­السلام در وصیت به فرزندش امام مجتبی علیه­السلام - که فی­الواقع وصیت به بشریت است - می­فرماید: .... واجعل نفسک میزاناً فیما بینک و بین الناس... .... و ارض للناس ما ترضاه لنفسک واکره للناس ما تکرهه لنفسک... یعنی: فرزندم خودت را معیار و میزان رفتارهایت با دیگران قرار بده و آنچه بر خود می­پسندی بر آنان نیز روا دار و از هر آنچه بیزاری بر آنان روا مدار». آدمیان به نحو شهودی خیر و شر و نیک و بد برخی امور و رفتارها را در می­یابند و به همان اندازه که "خویشتن دوست­ "اند " دیگر دوست " نیز هستند و " دیگر دوستی " به همان اندازه در ابناء بشر طبیعی می­نماید که " خود دوستی " و همین صفات و تشابهات طبیعی در میان نوع بشر موجب تمدن و مدّنیت در میان این نوع از انواع شده و موجبات بقا و پیشرفت آنان را فراهم ساخته است . همه ما آدمیان از اینکه به ما ظلم و اجحاف و زورگویی شود بدمان می­آید و در مقابل از عدل و داد و نصفت و انصاف و احسان و محبت ورزیدن به همنوع خشنود می گردیم. " حس همدلی و همدردی" که باز در میان صنف بشر بسیار طبیعی به نظر می­رسد موجب شده است که از ظلم و اجحاف یکی به دیگری بی­آنکه ما حتّا ذینفع یا قربانی باشیم نفرت داریم و در مقابل از دفع و رفع ظلم و داد گستری درمیان همنوعان لااقل قلباٌ – وگرچه به خاطر برخی ملاحظات محافظه­کارانه و خودخواهانه و عافیت­طلبانه عنداللزوم وارد عمل نشویم – حمایت می­کنیم و دادگران و نیکوکاران را می­ستائیم. به گمان نویسنده­ این وجیزه اگر چنانچه ما انسان­های عاقل و مختار در دنیای امروز بخواهیم از " پس حجاب جهل "- به تعبیر راولز - قانونی جهانی بنویسیم و برخودمان بی­هیچ تبعیضی اعمال کنیم همین حقوق بشر جها نشمول خواهد بود . ما وقتی در پوزیسیون واقع شویم التزام و اجرای حقوق بشر بسیار مشکل می­نماید لکن چنانچه در تقلب احوال و تداول دول از مسند قدرت فرو افتیم و در موقعیت اوپوزیسیون واقع شویم به همین حقوق بشر حتماً استناد خواهیم کرد و گریز و گزیری هم نیست. خود دوستی افراطی و یا بهتر است بگوییم " خودپرستی " – که بدترین نوع شرک است – موجب می­شود که از عدالت و انصاف فقط وقتی خشنود باشیم که حقمان را از حلقوم دیگران درآورند لکن اگر حق همسایه – همنوع – را از حلقوممان برای تحقق عدالت خارج سازند به شدت می­رنجیم . اصل زرین اخلاق به ما بیش از هر چیز می آموزد که: دیگران را همان قدر دوست بداریم که خودمان را. و" هر قبله که بینی بهتر ز خودپرستی است " بعدها خواهم نوشت که حقوق بشر جها نشمول "حلف الفضول" عصر ماست.


حسین ::: شنبه 87/12/10::: ساعت 1:18 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 1


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :1301
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<